اندر احوالات جوگرفتگی
شنیدین میگن آدم رو سگ گاز بگیره ٬جو نگیره؟!!!
بعضی از آدما خیلی زود و به شدت البته٬جو گیر میشن٬نمی دونم چرا اینجوریه اما راستش آدمای جو گیر (تو هر زمینه ای که دچار جوگرفتگی باشن) رو اعصابمن.گاهی گریه ام می گیره٬باور کنید اینقدر عصبانی میشم و اینقدر مطمئنم که هیچی رو اون طرف اثر نداره و از جو درش نمیاره که گریه ام میگیره!
مسئله ی دیگه ای که حالمو بد می کنه و یه جورایی هم شبیه اولیه اون دسته از آدمها هستن که سعی می کنن متفاوت باشن.من اصلا با متفاوت بودن مخالف نیستم خیلی هم از آدمایی که واقعا و ذاتا نوع دیگه ای هستن خوشم میاد یعنی این دسته آدما همیشه برام جالب بودن اما خیلی ها(دقیقا منظورم خیلی زیاده) فقط تظاهر میکنن که متفاوتن یعنی در اصل سعی در متفاوت بودن دارن٬این واقعا چندش آوره ... بابا یا شما رفتارت٬پوششت٬حرف زدنت و مهمتر از همه طرز تفکرت با عموم آدما فرق داره یا نه ... دیگه اینکه دانسته و با تلاش زیاد سعی کنی خاص به نظر برسی واقعا مسخره است.
گاهی می ترسم که نکنه خودم اینجوری باشم ... تو موقعیتهای مختلف خودم رو چک می کنم٬راستش قبلا خیلی دچار جو گرفتگی می شدم که تا حدی مربوط به سنم بوده و بخشی هم مربوط به اینکه شناخت درستی از خودم ٬اونی که هستم و اونی که می خوام باشم٬نداشتم اما الان خیلی بهتر می تونم خودم رو کنترل کنم و خلاصه گرچه ما رو سگ گاز نگرفته بدونیم چطوریه اما ترجیح میدیم سگ گازمون بگیره اما جو نگیرتمون.آمین